اشک تمساح فرقه رجوی برای خانواده ها ونقش خانواده در فرقه رجوی

اشک تمساح فرقه رجوی برای خانواده ها ونقش خانواده در فرقه رجوی
قسمت آخر وقتی که مجاهدین خبردار میشودند که خانواده ها برای دیدار عزیزانشان به دم قرارگاه اشرف امده اند یا اعلام می شود که قرار است خانواده ها بیاییند .بدون سر سوزنی اقرار لرزه بر اندام کل تشکیلات فرقه می افتاد و تمام کار ها تعطیل می شد . و سلسله مراتب از بالا تا سر تیم ها همه در گیر می شدند شورای رهبری و مسئولین نه تنها از این دیدارها استقبال نمی کردند بلکه به شدت از ان هم منزجر بودند . وبه شکل های مختلف مانع تراشی می کردند ,نفرات را بر علیه خانواده تحریک می کردند .که من ریل کار را توضیح می دهم . – بالاترین فرمانده اف – ام تفراتی که خانواده شان امده بود را جمع می کرد و یک نشست مفصل می گذاشت که اینها را وزارت اطلاعات فرستاده است یا اینکه اینهارا به زور فرستاده اند. مارک وزارت اطلاعات به خانواده ها می زدند وهرنوع ترفندی که می توانستند بکار می گرفتند. تا انجا که می توانستند روی افراد کار می کردند که به ملاقات خانواده نروند . و مقداری که فرد رامی توانستند خام کنند یک نامه می دادند می نوشت که من نمی خواهم شما را ملاقات کنم شمارا وزارت اطلاعات فرستاده است و توهین کردن به خانواده .اگر موفق نمی شدند فرد رامنصرف کنند تا انجاکه می توانستند وقت کشی می کردند. که ملاقات در کمترین زمان ممکن انجام شود و گاها نزدیک دو ساعت می کشید که فرد راراه بیندازند برود به دیدار عزیزانش . بعضی از افراد را انطور تحریک می کردند که فرد در مواجه شدن با خانواده اش شروع به توهین کردن به پدر مادر یا برادر وخواهر خود می کرد . مواردی هم دیده شد که حتی فرد به بیخ گوش خانواده خود زده بود. این افراد به عنوان قهرمان و شاخص انقلاب نامبرده می شدند و در نشست ها تا مدت ها از فرد نامبرده تعریف میکردند . بعد از گذشتن فرد از این مراحل به ان افرادی که ملاقات می دادند که برای چند ساعتی با خانواده شان باشدند . دو – سه نفراز فرماندهان در کنار فرد می ایستادند از یک طرف ماموریت داشتند که با خانواده ها از هر دری صحبت کنند. که تا جائی که امکان ان هست فرد کمتر بتواند با خانواده صحبت کند . از طرفی هم شش دانگ حواسشان بر این بودکه مابین فرد و خانواده چه چیز هائی رد وبدل می شود. بعد از ملاقات در نشست داخلی فرد می بایست به خانواده توهین میکرد که انها را اطلاعات فرستاده بوده . و یک سری راهم مجبورمی کردند که در تلویزون سیمای حقارت فرقه در مقابل دوربین به خانواده های خود توهین می کردن . حالاگوی سبقت دریوزگی را مابین اخوندهای جنایت کار و فرقه رجوی کدام یک پیشی گرفته اند. که به زور نفرات را در مقابل دوربین قرار می دهند . – اگر خانواده یک فرد رده پائین بعد از گذشتن از هفت خوان رستم,و پذیرفتن اینکه پیک این فرقه با داخل کشور شود . می توانست این موقعیت طلائی را بدست اورد که دو – سه روز در نزد فرزندش بماند . و بیست وچهار ساعت یک فرمانده چسبیده به انهاحرکت میکرد وبعضا دونفر می شدند . در موقع استراحت ان فرد حق نداشت در نزد خانواده اش استراحت کند می بایست می امد در کنار فرمانده اش استراحت می کرد . – صحنه های تکان دهنده دیگر در جلو درب ورودی اشرف : خانواده ها با اتوبوس برای دیدن عزیزانشان امده بودند. لرزه بر اندام فرقه افتاده بود و به اجبار زنجیر از گردن سگان درنده باز شده بود . اینان همان زنان شورای رهبری بودند که انچه لایق خانم مریم قجر عضدانلو بود به این خانواده ها می گفتند . فقط به یکی – دو مورد ان اشاره می کنم که مشتی از خروار است و رد می شوم . یک مادر پیری بود با دختر جوان خود به خانم شهره ح ….اقای فرهاد ال…… التماس می کرد که پسرش را ببیند که انها می گفتند بروید شما مزدور وزارت اطلاعات هستید و….پس از کلی التماس مادر, دختر جوان برگشت به شهره گفت خانم به این پیرزن رحم کنید شما نمی دانید با جه بدبختی او امده است اجازه بدهید او پسرش را ببیند چند روز دیگر می افتد می میرد . که شهره خانم همان حرف هارا دوباره تکرارکرد این بار دیگر دخترجوان صبرش سر امد . برگشت گفت این مزخرفات چی است میگوید . می دانی من چطور پول بلیط مادر پیرم را تهیه کرده ام که او بیاید این دم اخر پسرش را ببیند من رفته ام برای این کار خود فروشی کرده ام بعد شما این مزخرفات رامیگوید . در جلو اتوبوس مادر پیری با دو خانم مسن ایستاده بودند وبا خانم زهرا ب….. سر دیدن پسر مادر بحث میکردند پیره زن فارسی به زور حرف می زد خانم زهرا دائم میگفت که شما را اطلاعات فرستاده , شما مزدور هستید و…. اقای رجوی و خانم قجر عضدانلو سرتان را بالاتر بگیرید و دم از خلق بزنید .
در همین جا مجددا از مسئولین صدای امریکا بخصوص اقای دکتر محمودی عزیز و اقای جمشید چهارلنگی در خواست می کنم. که طبق قوانین رسانه ای که اقای دکتر محمودی از همین رسانه ان را توضیح می داد این اجازه را به من هم بدهند, که حرف های در رابطه با جنایاتی که در رابطه با من و دوستانم , گذشته در یک برنامه صحبت کنم .
محمد کرمی