بنیاد گرائی واقعی چه کسی است : قسمت چهارم

بنیاد گرائی واقعی چه کسی است : قسمت چهارم
نشست های غسل ایدئولوژیک هفتگی : نمی دانم که چقدر با این لغت آشنا هستید معنی و مفهوم آن را می دانید . اما تا آنجا که من اطلاع دارم این یک قانون من در آوردی فرقه رجوی است . کار کرد آن این است که حتی ذهن نفرات را به لحاظ جنسی هم در کنترل و اختیار خود در بیاورد . در این رابطه زن و مرد پیر وجوان همه باید در هر سطحی هم که باشند وارد این مقوله بشوند . بجز خان ابله ( مسعود رجوی ) و سلطانه خانم قجر عضدانلو ( مریم رجوی ) چونکه این دو بنا بر ادعا خودشان بازبان بی زبانی می گفتند که معصوم هستند و هیچ موقع خطا نمی کنند . – این نشست ها باتوجه به رده تشکیلاتی دسته بندی می شود نه سن و سال ، در خیلی مواقع دیده می شد که اختلاف سنی افراد 30 الی 35 سال است . که در جامعه عادی فرد نزد نوه خود نشسته و دارد مسائل جنسی خود را بیان می کند . خان ابله می گفت : این غسل ایدئولوژیک از نان و آب روز هم برشما ها واجب تر است . چونکه جیم می دهد شیطان رجیم . سلطانه خانم می گفت : این اصل طلائی هدیه خاص مسعود به شما است . اصل بر این است که فرد هرچه بیشتر موارد و فاکت نوشته باشد . وی در غسل ایدئولوژیک خوب شیرجه رفت است و تمامی فاکت های خود را دستگیر کرده است . زیر آبی نرفته است یا به عبارتی مثل چهارشنبه سوری از روی فاکت ها نپریده است . ( اینها اصطلاحات فرقه است مثلا : شیرجه رفتن را به فردی می گفتند که 50 الی 60 مورد فاکت می نوشتند . زیر آبی رفتن یا از روی آتش چهار شنبه سوری پریدن به افرادی می گفتند که حوالی 15 مورد فاکت می نوشتند . افرادی که حوالی 10 فاکت می نوشتند می گفتن که به جیم همان جنسیت دارد سواری می دهد ، در ب انقلاب را تخته کرده است . معدود افرادی هم بودند که فاکت های آنها سه رقمی می شد . )
– در اینجا یکی از جلسات نشست غسل هفتگی را مختصر بیان می کنم . تعداد شرکت کننده 20 نفر از سن 30 ساله تا 57 ساله چند نفری متأهل بود ه اند و بچه دارند و تعدادی هم مجرد هستند . مسئول نشست ایکس است که خودش در توی بچه های محفل دار انگشت نما است . مورد ی نبوده که زنی از حوالی او عبور کرده باشد و وی نظری به او ننداخته باشد . نشست با حضور وغیاب شروع می شود کی می خواهد اول بخواند همه سر ها به زیر است . بالاخره م – س – دست با لا می کند و شروع به خواندن می کند : دوتا گربه دیده که باهم بازی می کنند لحظه جنسیت داشته . دو تا کبوتر را با هم دیده … گوینده اخبار را درموقع لبخند زدن دیده. .. شب خواب همسر سابق را دیده … یاد دوست دختر دوران جوانی اش افتاده … به یاد زن همسایه شان در ایران افتاده …فلان خواهرکه داشته کار می کرده و در حین کار تونیک او به بدنش چسبیده بوده…در دوران نوجوانی به یاد بازی با دختر خاله اش افتاده …در حمام موقع نظافت فردی دو مورد آگاهانه و سه مورد نا آگاهانه …داشته است به یاد روز های اول زندگی اش افتاده که… داشته است وقتی که اولین فرزندش متولد شده … به یاد اولین بار هدیه که به همسرش داده بود افتاده حسرت به دلی گذشته را داشته است . به یاد دختر همسایه شان در جوانی افتاده که … پشت سر خواهر ن – ص که می رفته نظر بدی…شب که می خواسته استراحت کند به یاد زندگی گذشته اش افتاده که زن و بچه ها نزد وی بودند … دوتا سگ که سوار هم بودند دیده …داشته است . در موقع فیلم سینمائی نسبت به هنرپیشه زن … داشته است . وقتی که آهنگ حمیرا پخش می شد با یاد دوران جوانی با دوستش افتاد … وقتی که صدای خواننده زن را شنید یک لحظه… داشته است . موقعی که داشته خمیر درست می کرده در موقع مشت کردن آن لحظه دوران ( جنسیت ) داشته . در موقع نوشتن فاکت ها بعضی از فاکت ها مجدد در ذهنش مرور شده بوده که… داشته است . خواندن او که تمام شد چند نفر با دهان کف کرده هرچه به دهانشان آمد به وی گفتند ، بعد از اظهار نظر بقیه مسئول نشست نظرش را می دهد . که موارد خود را خوب دستگیر کردی باید این ذهن بی در و پیکر را آنقدر بمباران کنی که دیگر این موارد به ذهنت نزند . به خصوص آنهایی که تکرار ی بودند و تو مشگل جنسیت داری و دنبال می کردی ، طلاق که دادی ظاهری بوده که اینها از عفریته سابق به ذهنت می زند . برو این ذهنت را گل بگیر این خودش خیانت به انقلاب است . به این شکل است که شخصیت فرد را به لحاظ اخلاقی خورد می کنند و شخص را درجمعی که هست بی هویت می کنند . این داستان هر هفته تکرار می شود و فرد را بی هویت و پوچ می کنند . که در مقابل هیچ چیزی قدرت تصمیم گیری ندارد و تبدیل به آدم های کوکی می شوند .
– گزارش غسل هفتگی زنان : ترکیب نشست آنان هم مانند مردان است سن و سال مطرح نیست . بر اساس رده تشکیلاتی است فقط تعداد افراد آن در ستاد ها کمتر از ترکیب مردان است . فاکت ها اکثرا از همان نوع فکت های مردان است با این تفا وت که زنان افرادی عاطفی هستند . فاکت های عاطفی هم به آنها اضافه می شد که چندین مورد آن اشاره می کنم . خانم م – ن در دفتر یاداش خود این طور نوشته بود . وقتیکه گل های راهرو ستاد را پاک می کردم لحظه زندگی طلبی داشتم که زندگی چقدر لطیف است . در فیلم سینمای وقتی که خانمی را دیدم که فرزندش در بغلش خوابیده حسرت به دلی داشتم که من فرزندی ندارم . وقتی خانم های عراقی با فرزندانشان به قرارگاه آمده بودند لحظه ای حسرت به دلی مادر بودن به ذهنم زد . در پیاده رو که تردد می کردم برادر ف راکه دیدم یک لحظه به یاد دوست دوران دبیرستانی ام افتادم . در آشپز خانه مشغول پوست کندن بادمجان بودم …. در خیابان 100 در حال تردد بودم که یک لحظه چشمم به ملعون خبیث ( زنان به همسران سابق خود ملعون خبیث می گفتند و مردان به همسران سابق خود عفریته می گفتند این دستور خان ابله بود ) افتاد . وقتی با تحت مسولم نشست داشتم وی ادکلن خوش بوئی استفاده کرده بوداز اداب و معاشرت وی خوشم آمد . وقتی برادر- م – را دیدم با خودش می رسد و خوش تیپ است لحظاتی به وی فکر کردم . وقتی خانم جوان عراقی را بهمراه فرزندش دیدم دلم یکباره گر گرفت . وقتی خانم های عراقی آرایش کرده در برنامه کریسمس شرکت کرده بودند لحظه ای حسرت زندگی داشتم . خانم س – ع نوشته بود وقتیکه بالای کمدم رفتم چشمم به هدیه فرزندم افتاد که سالهای قبل داده بود . لحظه ای به یاد زندگی گذشته افتادم به خاطر اینکه دوباره دچار آن مشگل نشوم آن را ازکمد بیرون انداختم . وقتیکه با پیک از جلو باغ وحش عبور می کردم لحظه ای فرزندم در جلو چشمم نمایان شد ، که با پدرش هر هفته به آنجا می رفت . وقتیکه خانواده عراقی به همراه چهار دخترش به مراسم آمده بودند دو باره آرزوها گذشته در دلم زنده شد . در اتاق کار تلفن زنگ زد و می خواستند کاری را پی گیری کنند . که یک باره متوجه شدم آنطرف خط آن ملعون خبیث است که تلفن را قطع کردم . دو بار که زنگ زد به خواهر ح گفتم او جواب داد ، اما ذهنم در گیر شد که آیا او هم مرا شناخت یا نه .
موارد دیگر :
– ج – م که خودش از مسئولین برگزاری نشست لایه ها ی پا ئین بود ، در گزارش خود می خواند که از فاکت و گزارشات دیگران خود ارضائی می کرده است .
– افسر مخابرات عراقی یکی از قرار گاه ها زنگ می زند به نفر روابط گزارش می دهد . برادر شما با سگ ها این کار را می کند ، نفر مربوطه انکار می کند که نه برادر ما این کاره نیست . قبول نمی کند و می گوید باشد این باردر موقع عمل اطلاع می دهم . چند روز بعد زنگ می زند به نفر روابط اطلاع می دهد که الان برادر شما در فلان جا با سگ مشغول است ، قبول ندارید بروید نگاه کنید . آقایان می روند می بیندند که م – ع مثل گراز روی سگ ماده ای افتاده است . – هم جنس بازی درفرقه از سال 1380 به بعد رشد ضریبی داشته است به طوری که تبدیل به یکی از معزل های جدی این دستگاه شده است . حتی این مسله به رابطه فرمانده هان با نفرات جدید هم کشیده شده است و نمی توانستند آن مسله را جمع جور کنند . – استفاده از هر گونه ادکلن و عطرکه بوی معطر داشته باشد در فرقه رجوی ممنوع است . مردان بعد از اصلاح صورت خود از الکل طبی استفاده می کنند .
– در نشست ها ی سر فصلی 1380 بتول رجائی ( معروف به بتول هرجائی نام برده مسئول تشکیلات زندان فرقه است ودر جنایت و خباثت روی دست لاجوردی بلند شده است . ) خودش نشست های را بر گذار می کرد . در آن جمع که حدود 200 می شدند به اصرار از نفر می خواست که آن لحظات را تشریح کند . فرد را ول نمی کرد تا تشریح نمی کرد و در اینجا ها بود که افراد به خاطر اینکه زودتر نجات پیدا کنند به دروغ متوصل می شدند .
– گروه محفلی ما در قرار گاه هفت حسین مسئول نوشتن نوک مطالب بود چونکه او به تلویزون زیاد نگاه می کرد . هر اتفاقی در طول هفته افتاده بود وی ثبت کرده بود روز جمعه که می شود ، دفترچه یاداشت را می آورد روی میز کارگاه قرار می داد . می گفت هر کی بیاد سهم مریم را بردارد به این ترتیب ده – پانزده نفره گزارش غسل هفتگی خود را می نوشتیم .
– در گزارشات فاکت های که نوشته می شود باید اسم افرادی که به ذهن شما زده است را بنویسی و ضمیمه گزارش کنی . در جمع بندی ماهانه فاکت های دنباله دار و تکراری راکه دسته بندی می کردند . اگر با فرد مشخصی رابطه داشتی اینطور در می آوردند و به سراغ هردو می آمدند که ببیند موضوع چی است . داستان ریشه دار می شد که به این زودی ها نمی شد آن را جمع کرد .
– گزارش افراد متأهل به شدت زیر ذربین بود می خواستتند در بیاورند فرد چقدر به فکر همسرسابق خود است . چقدر ادامه دار است که در صورت ادامه دار بودن ، از خان ابله ویا از سلطانه خانم خط می گرفتند چه برخوردی بکنند . در غیبت آنها هم مژگان پارسائی به عنوان جانشین تصمیم می گرفت که چه برخوردی با فرد خاطی بکنند .
– گزارشات غسل هفتگی پس از جمعبندی برادر مسئول هر قسمت تمامی گزارشات با پیوست ها و ضمیمه ها به زنان فرمانده داد می شد . هر فرمانده ای می خواند و چیزی اضافه می کرد تا به دست خان ابله یا سلطانه خانم می رسید ، در غیبت آنها به مژگان پارسائی می رسد .
– مشتی از خروارها نمونه گزارش که خیلی چیز ها را رعایت کردم و اشاره نکردم . که خود بخوانید که این کلاف سری دراز دارد . نردیک 10 سال است که به این ترتیب ذهن افراد راهم در اختیار و کنترل خود دارند . به طوری که فرد باید رویاء های ذهنی خودش راکه برای چند ثانیه به ذهن او خطور کرده را روی کاغذ بیاورد . بهای گزافی برای آن پرداخت کند و این شیوه ای است که با آن فرد رابه لحاظ اخلاقی ، خورد ، بی شخصیت ، بی هویت می کنند . به قول فرقه بمباران ایدئولوژی آنقدر باید ادامه پیدا کند که دیگربه ذهن خطور نکند . هر هفته هم تکرار می شود در هیچ شرایطی تعطیل بردار نیست .
– گزارشات غسل هفتگی از هر گزارشی دیگر در درون فرقه مهم تر است ، چونکه تمام ساختار فرقه روی ان سوار است و این لنگر و محور فرقه است
خان ابله در رویاء ها داشت که این فرهنگ را در ایران هم اجرا کند ، بارها در نشست ها ی عمومی که برگذار می کرد . می گفت که این نشست های غسل را باید بعد از سرنگونی در جوادیه ، ناری آباد ، یاخچی آباد و ….. در انظار عمومی مردم برگذار کنید این هب المتین شما است . ادامه دارد
oyanyldash@yahoo,com محمد کرمی

بیان دیدگاه