در جمع بندی که مسعود رجوی در وسط عملیات های سحر داشت بیان کرد که ما الان 10 روز یک عملیات داریم ، می خواهیم این را به روزی 10 عملیات تبدیل کنیم . هیچ مرز سرخی نداریم هر کسی در هرکجا مقابلمان سبز شد بزنید وقتی که نفرات سوال کردند که این مراکز نظامی که می خواهیم بزنیم مردم عادی زندگی می کنند انها کشته می شوند . جواب داد انهائی که در نزدیکی مراکز نظامی زندگی می کنند از عوامل رژیم هستند والا که مردم عادی نمی ایند در نزدیکی مراکز نظامی زندگی کنند ، بزنید مهم نیست . برای سازمان مجاهدین مهم فقط این بود که عملیات انجام بدهم مهم نبود که کی وکجا کشته می شود .
لینک به مصاحبه جدید :
در اخر این مصاحبه فیلمی از اجرا دموکراسی و حقوق بشر مریم رجوی از مد نظر هموطنان می گذرد
عملکردهای مشترک سازمان مجاهدین خلق با دولت اسلامی عراق وشام ( داعش ) را توضیح دادم که به بعضی موارد اشاره می کنم حقوق بشر عمل کردهای سازمان مجاهدین خلق با داعش هیچ تفاوتی ندارد چون که به هیچ قانون بین المللی پایبند نیستند. سازمان مجاهدین خلق از سال 1360 تا 1393 طبق ادعای خودشان بیش از 15.000 عملیات نظامی انجام داده اند و باز طبق اطلاعیه های که داده اند بیش از175.000 نفر از مردم بی دفاع ایران را کشته اند.به فرض اینکه 10% آنها از سران رژیم جمهوری اسلامی بودند ، به گوشه ای از جنایات آنها اشاره می کنم . در سال 1360 تعداد 12000 هزار نفر را کشتند که درجمعبندی یک ساله مقاومت مسعود رجوی کاملا توضیح داده است . نشریه مجاهد شماره ۱۳۴ تاریخ ۱۶دی‌ماه 1361* گزارش ستاد عملیات مجاهدین را انتشار داده که بیش از 7000 نفر کشته اند . در سال* 1362 تعداد 5000 نفر را کشته اند . در سال 1363* تا 1364 تعداد 15000 را که بیشتر در نوار مرزی کردستان بوده کشته اند .در سال* 1366 تعداد 5880* نفر را کشته اند . در سال 1367* در عملیات افتاب 3500نفر در عملیات چلچراغ 8000* نفر و در عملیات دروغ جاویدان 55000 نفر کشته اند .از سال 1370تا 1380 یعنی ازعملیات مروارید تا عملیات ها راهگشائی بهار و عملیات های سحر، نزدیک 30 الی 35 هزار طبق اطلاعیه های خود سازمان از رژیم جمهوری اسلامی کشتند . در جمع بندی که مسعود رجوی در وسط عملیات های سحر داشت بیان کرد که ما الان 10 روز یک عملیات داریم ، می خواهیم این را به روزی 10 عملیات تبدیل کنیم . هیچ مرز سرخی نداریم هر کسی در هرکجا مقابلمان سبز شد بزنید وقتی که نفرات سوال کردند که این مراکز نظامی که می خواهیم بزنیم مردم عادی زندگی می کنند انها کشته می شوند . جواب داد انهائی که در نزدیکی مراکز نظامی زندگی می کنند از عوامل رژیم هستند والا که مردم عادی نمی ایند در نزدیکی مراکز نظامی زندگی کنند ، بزنید مهم نیست . برای سازمان مجاهدین مهم فقط این بود که عملیات انجام بدهم مهم نبود که کی وکجا کشته می شود . 
خوب این همان کشتاری است که الان داعش دارد در عراق و سوریه انجام می دهد و به هیچ قانونی مقید نیست .مردم عادی را در موصل ، کوه سنجر، کوبانی قتل عام می کنند.مگر در عملیات های خمپاره باران در شهرها مجاهدین چه کار می کردند ، در بمب گذاری ها مگر مجاهدین چطور مردم را می کشتند ، الان داعش نوع دیگر ان جنایت را انجا می دهند 
نمونه دیگر از التقاطی بود ایدئولوژی فرقه رجوی این بار از زبان اخوندک دربار رجوی است که حرف رجوی را دارد نشخوار می کند . این مقاله را سایت مجاهدین به قلم آخوندشان جلال گنجه ای علیه داعش در تفسیر کلمۀ کفر و تکفیر نوشته است.کفر در قران به معنی ناسپاسی ، حق پوشی،تا دشمنی عنادامیز خونین علیه نیکان، نیروهای عدالت جو بخصوص،عناد به مسلمانان مومن و پاکدامن حقیقی بکار رفته است ….اکنون وبعد از توضیح بالا در باره واژه کفر ، حالا باید توجه کنیم که تعیین کفر و مصادیق کافر درچارچوب همین اصظلاح رایج هم ،یعنی دو معنی نامسلمانی ،امری ساده و سطحی نیست، زیرا کاملا در گرواین است که خود اسلام مورد نظر رابه چه معنی مد نظر داریم برای توضیح ، می دانیم که اسلام و مسلمانی در عرف مسلمانان تا قبل از پیدایش جریان خوارج در دهه چهارم هجری ، تنها به معنی اعتقاد به خدای یگانه و تصدیق رسالت محمد ص شناخته می شد و تنها کسانی خارج از مسلمانان شمرده می شدند 
در حالیکه ایدوئولوژی خودشان کاملا بر پایۀ تکفیر دیگران است هر کس خارج از فرقه است یا به فرقه کمک نمی کند یا علیه فرقه است کافر و نجس و محکوم به قتل است چه فرقی با داعش دارند داعش هم همین است و همه را مثل رجوی لعنت می کند و دستش می رسد می کشد. کتاب این آقا به نام مرز بین اسلام و بنیادگرایی تروریست را که کتاب پر حجمی است که علی رغم ادعاهایش علم و سواد عربی ندارد و کتاب مذبور را هم اقای حسین نژاد به دستور تشکیلات به عربی ترجمه کرده است . .
– سازمان مجاهدین خلق به هیچ وجه اجازه نمی دهد که اعضایش در عراق به اینترنت دسترسی داشته باشند. نزدیک 3 سال خانواده های اعضای سازمان در پشت درب های کمپ سابق اشرف تحصن کردند درخواست ملاقات با فرزندانشان را داشتند .نه تنها به هیچ وجه سران سازمان مجاهدین اجازه ملاقات ندادند بلکه با تحریک کردن نفرات ، خانواده ها را سنگ باران کردند . در حالی که داعش اجازه ملاقات به خانواده ها را می دهد . چندی قبل بود که دختر هلندی توانسته بود از طریق اینترنت با مادرش تماس بگیرد و درخواست کمک کند که وی می خواهد به خانه برگردد.مادر وی علیرغم تمام سختی ها دوبار اقدام کرد به دیدار دخترش رفت که بار اول موفق نشد ، در ماه اکتبر مجدد پیام دریافت کرد که پشیمان شده و می خواهد برگردد، خانم مونیک مجدد به ترکیه سفر می کند وبه رقه میرود دخترش را پیدا می کند او رابه همراه خودش به کشور ترکیه بیاورد . هیچ یک از این رویداد ها مطلقا امکان ندارد در ارتباط با مجاهدینی که قریب 30 سال از عمر وجوانی خود را در عراق سپری کرده اند اتفاق بیفتد. سوال این است ایا در محالات ممکن است دختری بتواند به کمپ لیبرتی برود و در انجا با کسی ازدواج کند، ایا برای چنین فردی انواع نشست های دیگ ، حوض، انقلاب،….برگذار نمی کنند تا از قصد نیت پلید ازدواج با نرینه وحشی توبه کند و در ذهن و روح و روانش غسل تمام مردهای عالم را طلاق بدهد و از ان بعد هر روز راس ساعت 2 برای نشست علمیات جاری حاضر شود و تمامی مکنونانت قلبی و ضمایر پنهان خود را باز گو کند. ایا سازمان مجاهدین اجازه می دهد که زن یا مردی در کمپ لیبرتی با خانواده اش تماس بگیرد و مطرح کند که می خواهد کمپ را ترک کند . البته نمونه ان بود حسین مشعوف بدور از چشم مسئولین سازمان با خانواده اش در المان تماس گرفته بود . حسین اطلاع پیدا کرده بود که در یکی از اتاق کار های امداد خط تلفن خارج وجود دارد بعد از طرح و برنامه از از طریق جابجائی کولر گازی وارد اتاق کار شد بود ، با خواهرش در المان تماس گرفته بود ود رخواست کمک می کند که کاری بکنند وی بتواند تخت عنوان دیدن خانواده که مریض است برای دیدن خانواده به المان برود .برادر مریم قجر عضدانلو موقع خروج حسین از مسیر کولرگازی وی را دیده بود و گزارش می کند .وقتی که سازمان حسین را زندانی کرد وی موضوع تماس با خانواده اش را بیان نمی کند و سازمان هم شک کرده بود که وی تماس باخارج گرفته است . از مخابرات دولت صدام درخواست می کند که خط مربوطه کنترل کرد و شنود آن را به سازمان بدهند ، پس ازان بود که لو رفت برنامه تماس وی چی بود است . پس از ماه ها زندان و ضرب و شتم در سال 1380 او را دادگاهی کردند. بعد ان هم به هیچ وجه به وی اعتماد نداشتند و دائم تحت نظر بود . ایا سازمان مجاهدین چنین اجازه ای را به خانواده می دهد که بروند با فرزندان خودشان ملاقات کنند ؟ اگر فرزندشان خواست با آنها ، آن سازمان را ترک کنند ؟ در طی این سالیان تمام حرف ماهم این بوده که اجازه ملاقات با خانواده رابدهند از چی ترس دارند ؟ آیا مجاهدین عمراً اجازه میدهند پای عضوی از اعضای خانواده ساکنان لیبرتی به آنجا برسد؟ همگان برخوردهای رهبر عقیدتی مجاهدین و مهر تابان آزادی را با خانوادهایی که فرزندانشان ساکن لیبرتی هستند دیده اند. با این خانوادها هر چه که باشند و هر چه که بودند، نمیبایستی با ناسزای رکیکی مانند “فامیل الدنگ” و حمله با فلاخن و قلاب سنک مقابله میشد. پس تفاوت ها کجا است ؟ مگر انبوهی از خانواده های مجاهدین و از جمله خانواده های مانند اقبال و یغمایی و باقرزاده و ایزدپناه و حاج سید جوادی و جعفری ومحمدی بسیاری دیگر در ابتدا فقط به خاطر فرزندانشان با مجاهدین مشکل پیدا نکردند؟ همین حالا هم فراوانند کسانی که در به در به دنبال کسب اطلاع و خبری از فرزندشان و یا اقوام و خویشاوندانشان هستند که در عراق بوده و یا همچنان در عراق بسر میبرند. چرا مجاهدین به خواست آنها اعتنا نمیکنند؟ چرا به چشم انتظاری و نگرانیهای طولانی پدر و مادری که فرزندشان همراه مجاهدین در عراق بوده پاسخ نمیدهند؟ مجاهدین حتی در حد داعش تروریست و جنایتکار نیز ظرفیت و منش انسانی ندارند تا مکانیسمی حد اقل برای اطلاع رسانی از افراد خودشان برقرار کنند. میدانید چرا؟ چون طلبکارند، چون پاسخگو نیستند!بشدت از این می ترسند که پس از تماس افراد رانتوانند مهار کنند که درتشکیلات بمانند.چون قدرت طلبی رجوی همه وجود انسانی در وی را از بین برده است باید پرسید این همه شقاوت و بی رحمی از کجا می اید و چرا؟ این است مهرتابان آزادی مریم قجر؟!
محمد کرمی oyanyoldash@yahoo.com
عیاران 