به آدم ابله امر مشتبه می شود

به آدم ابله امر مشتبه می شود

در سایت های فارسی در حال گشت و گذار بودم که چشمم به پیام مسعود خان ( رجوی ) افتاد . از روی کنجکاوی مرور کردم و رد شدم . کلی به او خندیدم ، پیامی با بیش از سه هفته تاخیر روی سایت می آید . اما تاریخ صدور آن با تاریخ درج آن تفاوت زیادی دارد . پیش خودم گفتم بالاخره امام زمان فرقه است ، حالا که غیبت صغری دارد . تا خبردر ته چاه به او الهام شود ، از ته چاه پیام را صادر کند . و روی سایت درج کند خوب عادی است که این زمان را ببرد آن هم در عصر اینترنت ، از مسله ساده گذشتم . روز بعد مجدد داشتم سایت های فارسی را می گشتم که این بار دو – سه بار پیام مسعود خان را خواندم که ببینم چی گفته است . که به یاد ضرب المثل معروف افتادم که می گوید : به آدم ابله در همه جا امر مشتبه می شود . مصداق همین خان است .
به ارتش آزادی !؟ دارد دستور می دهد که نهراسید و ایستادگی کنید ، به صورت جمعی عمل کنید . اولاً : کدام ارتش ، کدام نیرو ، در کجا مستقر است . دوماً : شما که لالائی بلدی و کلید پیروزی و اصل طلائی را نشان دیگران می دهی چرا خودت از سوراخ بیرون نمی آیئ .؟
مرگ خوب است برای همسایه ، خودش و سلطانه خانم مریم قجرعضدانلو(رجوی ) جایشان امن است . خودش که خودش را فرمانده کل قوا معرفی کرده است و سالیان است مانند رئیس جمهور مادام العمر این پست را اشغال کرده است و آلان هم دارد فرمان صادر می کند .
با دجالیت تمام می خواهد از شرایط پیش آمده سو استفاده کند . شهدا را شهیدان خودشان می داند و آن تهمت های که به مردم معترض که در خیابانها هستند زده شده را به خودش می چسباند . به این می گویند خرمرد رندی تمام که دست تمام موج سواران و چپاولکران سیاسی را از پشت بستن .
علی رغم اینکه در بیا نیه اخیر که آقای موسوی صادر کرد و مرز خودش با فرقه رجوی روشن نمود . این فرقه از موس موس کردن در پای منبر وی کوتاه نیامده ودست باز به وی می دهد که هرچه می خواهد بگوید . اما جواب این تناقض یا دوگانگی را نمی دهد . این فرقه ادعا می کند که 120 هزار اعدام و قتل عام زندانیان سیاسی و ….بوده . که بیش از 90 هزار آن در هشت سال نخست وزیری آقای موسوی روی داده است . و حالا دارد این طوربرای وی سینه چاک می کند .
آیا این حرکت خیانت به خون همان شهیدانی که ادعا دارید نیست . ؟ با این کارتان چطور به چشمان خانواده شهدا می توانید نگاه کنید .
چشمگ و چراغ برای اربابان غربی را فراموش نمی کند که با زبان بی زبانی دارد اعلام می کند که در غلامی حاضر است . البته اربابان بهتر می دانند که در کجا آنها را مصرف کنند .
محمد کرمی

oyanyoldash@yahoo.com
به یاد مقاله آقای علی‌ کشتگر
آفتادم که به درستی گفته بود به اعتبار این جنبش ملی دستبرد نزنید که با هم مقله را مرور می کنیم .

به اعتبار این جنبش ملی دستبرد نزنید!

آنچه در ایران می گذرد، از یکسو نشانه آگاهی و شعور ملتی است که برای آزادی خود تلاش می کند و از سوی دیگر نشانه سبعیت و درنده خویی مشتی قدرت پرست بی وطن و بی وجدان است که برای حفظ قدرت از هیچ دروغ، تهمت و جنایتی در حق این ملت فروگذار نمی کند. و دنیائی نیز نظاره گر ایران است. ملت را تحسین می کند و به دیده تحقیر به کودتاچیان می نگرد.
در این کشمکش سرنوشت ساز که مردم ایران به رغم سرکوب وحشیانه، همه روزه برای گشودن دریچه ای به سوی آزادی به خیابانها و کوچه ها می ریزند و درتاریکی های شب از پشت بام ها و کوچه ها فریاد آزادیخواهانه برمی آورند چه شرم آور است که هنوز کسانی در نقش اپوزیسیون نظام حاکم به جای آن که به منافع و مصالح این ملت به جان آمده بیندیشند، همه حواسشان در این است که چگونه به هزینه مردم برای خود طلب فرصت و قدرت کنند.
درست فهمیدید مقصودم»مجاهدین خلق» است که نخست مردم را به تحریم انتخابات فراخواندند و پس از آن که دانستند بیش از 40 میلیون مردم در جستجوی راهی به سوی آزادی به صندوق های رای هجوم برده اند تا شاید از این فرصت دری به روی آرزوهای خود بگشایند، مدعی شدند که شرکت مردم در انتخابات دروغ است، تبلیغ رژیم است و همسر مسعود رجوی که او هم در قدرت پرستی دست کمی از قدرت پرستان حاکم ندارد و خود را رئیس جمهور مقاومت می نامد مدعی شد که اساسا ملت ایران در انتخابات شرکت نکردند و در یکی از تلویزیون های فرانسوی ضمن تکرار این ادعاها از نیکلا سرکوزی خواستار حمایت از «مقاومت مردم ایران» شد!
اما حوادث ایران بویژه هجوم میلیونها ایرانی در راهپیمائی های تهران و شهرهای بزرگ که می گفتند رای من کجاست و یا موسوی موسوی رای مرا پس بگیر و همبستگی بی سابقه صدهها هزار ایرانی در پنج قاره جهان که همه روزه همراه مردم ایران فریاد حق طلبانه برمی کشند، باردیگر به این عشاق دل خسته قدرت که دیگر سالیان درازی است ایران بویژه نسل جوان کشور را نمی شناسند نشان داد که تحلیل ها و تفسیرهای آنان از حوادث ایران، هیچ ربطی به واقعیات ایران ندارد.
این گروه انگار هنوز نفهمیده که مردم ایران برای همیشه از شیوه های خشونت آمیز و حتی گفتار خشونت آمیز وداع کرده اند و در مقاومت بزرگی که برای جنبش دموکراسی خواهی به راه انداخته اند، همه ترفندهای رژیم برای کشاندن ملت به دام خشونت و یا چسباندن جنبش مردم به قدرت های خارجی را یکی پس از دیگری باطل می کنند و اتفاقا رمز گسترش جنبش دموکراسی خواهی ایران نیز در همین رویگردانی جامعه از خشونت و رسیدن مردم به این درک است که مبارزه عدم خشونت ضامن پیروزی آنان به آزادی و عدالت است. و همین پایداری و پافشاری ملی در گسترش جنبش عدم خشونت است که اربابان خشونت را در نظام حاکم ایران به وحشت انداخته است. چرا که حاکمان ایران می دانند اگرمردم برعدم خشونت پای فشارند و شعار «برادر ارتشی چرا برادر کشی» را سردهند آن وقت معلوم نیست بتوانند توجیهی برای ادامه آدم کشی و همراه کردن سربازان با خود پیدا کنند. و درست در همین جا است که این «خواهران» و «برادران» مجاهد همچون معجزه ای الهی به کمک جباران حاکم بر ایران می آیند. سخنگویان رژیم از آغاز گسترش جنبش ملی آزادیخواهی مدام و با دروغهای شاخدارکوشیده اند این جنبش را به خشونت و اقدامات مسلحانه متهم کنند. ماموران نظام پمپ بنزین آتش زده اند، شیشه ها و درهای خانه و مغازه های مردم را شکسته اند و این همه را به جنبش مسالمت جویانه ملی نسبت داده اند تا بهانه ای برای سرکوب پیدا کنند. رژیم دروغ گوی ایران و رسانه های رسمی آن در کمال وقاحت می کوشند مجاهدین خلق را به اعتراضاتی که هیچ ربطی و هیچ رابطه ای با آنان ندارد بچسبانند و مجاهدین خلق نیز به شیوه همیشگی خود با اصرار شگفت انگیزی این ادعاها را به خود گرفته اند. و این همه نشان می دهد که چگونه خشونت گرایان حاکم برای توجیه رفتار خود علیه جنبش دموکراسی خواهی و به خون کشاندن آن به این مبلغان خشونت که هیچ پایگاهی در میان مردم بویژه نسل جوان ایران ندارند نیازمندند.وقتی به سرنوشت معصومانه و غمبار ندا و نداها که در طلب آزادی جان می دهند اما از راه مسالمت آمیز پای بیرون نمی گذارند می اندیشم خونم از این همه ناراستی و نامردمی به جوش می آید.
دیروز در آرزوی قدرت، با صدام حسین عقد اخوت بستند، پس از او کوشیدند با حکومتی که صدام را نابود کرد در پی مقاصد خود همراهی کنند و امروز نیز با چسباندن خود به جنبش دموکراسی خواهی مسالمت جویانه ملت دست به اقدام زشت دیگری می زنند و اینها همه ناشی از عشق کور به قدرت است.اگر خامنه ای و احمدی نژاد رای مردم را دزدیدند، حالا این گروه هم می کوشد در حد توان خود به اعتبار جنبش مردم دستبرد بزند. ایرانیان که در خارج از کشور همه روزه در همراهی با اعتراضات داخل ایران به گردهمائی و تظاهرات دست می زنند، باید مواظب این دستبردها باشند.

اول تیرماه 88
علی کشتگر

بیان دیدگاه